Monday, July 28, 2008

مرداني که شلوارشان دوتا مي شود! -آسيه اميني

مرداني که شلوارشان دوتا مي شود!
آسيه اميني - سه شنبه 8 مرداد 1387 [2008.07.29]

سال 78 بود و براي سفري ده روزه راهي جنوب شرقي ايران (چابهار و حوالي آن) شده بوديم. در گذر از مناطقي محروم ‏و کپر نشين، که بيشتر روزي شان را از راه صيد ماهي تامين مي کردند، همراه بومي مان توضيح داد که به ظاهر بعضي ‏از اين افراد (که تريبا ژنده پوش بودند) نگاه نکنيد. خيلي از آنها تمايلي به تغيير ظاهرشان ندارند در حالي که ممکن است ‏توان مالي اش را هم داشته باشند. به ويژه زنان. آنها معمولا تمايلي به پوشيدن لباسهاي بهتر و سالم تر ندارند.‏
متعجبانه علت را جويا شديم. پاسخ ما، اشاره به مثلي قديمي بود: " آخه شلوارشون که دو تا شد، مردها هوس زن بعدي رو ‏مي کنن" و زنها ترجيح مي دهند هميشه خو دشان را بدتر از آنچه واقعا هستند يا مي توانند باشند نشان دهند. تعجب ما فرو ‏ننشسته بود. پرسيدم که خب، مگر مردان از توان مالي خود يا خانواه شان خبر ندارند که ظاهر اعضاي خانواده يا زنانشان ‏بايد اين را نشان دهد؟ پاسخ عجيب تر از قبل بود: مساله تنها خواست يا توان مالي مرد نيست. مساله دور و بريها و مردم هم ‏هستند. وقتي مردي توان مالي اش را داشته باشد، يعني که مي تواند زنهاي ديگري هم بگيرد و زناني که دوست ندارند ‏مردانشان را ( يا سهمي از زندگي مشترکشان را) از دست بدهند، ترجيح مي دهند که توان مالي خانواده پنهان باشد تا از ‏پيشنهادها و فشار در و همسايه و دوست و آشنا در امان بمانند. ‏
و به قول شادروان عمران سلاحي حالا حکايت ماست! پيشنهاد لايحه حمايت از خانواده که از سوي دولت نهم راهي مجلس ‏شد و در مجلس هفتم به سرانجام نرسيد، کلياتش پيش از هر فرصت واکنشي از سوي منتقدان، بويژه فعالان زن، درکميسيون ‏حقوقي مجلس هشتم به تصويب رسيد تا اگر جزئيات آن نيز به تصويب نهايي برسد، مردان سرزمين ما بعد از "دوتا شدن ‏شلوارشان" به تشخيص دادگاه هاي خانواده براي "تمکن مالي" و "عدالت"، مشکلي براي ازداجهاي بعدي نداشته باشند. ‏
سوال اين است که مخاطب اين لايحه کيست؟ و نمايندگان "خانه ملت" اين لايحه را براي چه کساني تدارک ديده اند؟ کدام ‏زن در مقام همسر اول، فارغ از چپ و راست و اسلامي و غير مذهبي و سنتي و مدرن و تحصيل کرده و بي سواد، ‏مخاطب اين لايحه است و از آن در جهت تحکيم خانواده سود مي برد يا حمايت مي شود؟ ‏
اگر چه نقدهاي بسياري تا کنون در مورد اين لايحه از سوي فعالان اجتماعي و سياسي مطرح شده، اما همچنين يکي از ‏نمايندگان عضو در کميسيون حقوقي مجلس، اين بند را بهترين ماده لايحه مي داند. استدلال موسي قرباني براي ايراد چنين ‏سخني " حکم شرع و حکم خداوند" بودن است. در حالي که به گفته بسياري از منتقدان که اتفاقا آنها نيز از جرگه اهل ديانت ‏به حساب مي آيند، تصويب چنين لايحه اي نقض صريح عدالت است که از شروط اصلي داشتن راي از دادگاه براي داشتن ‏زن دوم است.‏
اما آنچه که در پس پرده اين نمايش دنباله دار پنهان مانده است، انگيزه اصلي کساني است که در اين چند ساله اخير از هر ‏فرصتي براي ترويج سنت تقريبا فراموش شده چند زني، همت گماشته اند. چند سالي است که در بيلبوردهاي بزرگ ‏شهرهاي بزرگ ايران، تابلوهاي تبليغاتي فيلمهاي عامه پسند سينمايي چشم را به خويش مي کشد. تابلوهايي با موضوعات ‏ونامها و نوشته هاي مثل زن دوم، نصف مال من، نصف مال تو و... هر روز رهگذران خيابان را به انديشيدن به مفهوم ‏چند زني دعوت مي کنند.‏
هيچ کس نمي پرسد اصرار تلويزيون در پرداختن به سريالهاي خانوادگي با موضوع "توجه مرد زن دار به زن ‏ديگر"چيست؟ آيا به گفته اين نماينده مجلس همه اين تلاشها براي پاسداري از حکم شرع صورت مي گيرد؟ و آيا در اين ‏صورت ايشان اصل دهم قانون اساسي کشور را در تعارض با حکم شريعت مي پندارند که تصريح مي کند : همه قوانين و ‏مقررات و برنامه‌ريزيهاي مربوط به خانواده بايد در جهت استواري روابط خانوادگي باشد؟ ‏
بنابراين اگر تصويب چنين قانوني فروپاشي خانواده ها را تسريع کرد، طلاق را افزايش داد، اختلافهاي خانوادگي را دامن ‏زد و فرزندان خانواده را دچار درگيريهاي ناشي از اختلافهاي خانوادگي و درنتيجه نا امني رواني و عوارض ناشي از آن ‏کرد، پاسخ را چه کسي مي دهد؟ آيا نمايندگان مجلس هشتم چنين پيامدهاي سنگيني را پيش بيني کرده و آيا آن را مطابق با ‏شريعت مي دانند که به آن استناد مي کنند؟‏
آيا اصل 21 قانون اساسي که دولت را موظف کرده است که حقوق زن را تضمين نمايد با تصويب اين لايحه محقق مي ‏شود؟
براي پيش درآمد مي شود به آماري که يکي از روزنامه هاي سراسري وز سه شنبه منتشر کرد، رجوع کنيم. اين روزنامه ‏نوشته است:‏
‏"نتايج تحقيقي در يک شهرستان کوچک (شهرستان خدابنده در زنجان) نشان مي دهد حدود 20 درصد از زناني که در ‏خانواده مورد خشونت قرار گرفته بودند در خانواده هاي چند همسره زندگي مي کردند و تعداد زنان خشونت ديده در اين ‏شهر کوچک طي يک سال از 116 نفر تجاوز کرده است. (اين تحقيق توسط شهلا طاهري و با همکاري استانداري زنجان ‏در سال 1379 در شهرستان زنجان و تنها در ميان مراجعان به پزشکي قانوني انجام شده است.)" – جلوه جواهري – ‏روزنامه سرمايه – شماره 790‏
ماده 23 لايحه اي که مدعي حمايت از زنان ايراني است اما در عمل ضديت با حقوق زنان و نيز توهين به بسياري از ‏مردان ايراني که براي سقف مشترک، ارزشي بيش از روابط جنسي زن و مرد قائلند را در بطن خويش دارد، مواد قابل نقد ‏ديگري نيز دارد که مجال و مجالهاي ديگري مي طلبد.‏
‏ نمايندگان مجلس هشتم بايد بدانند که ديده بان ناظران اجتماعي در ايران از هم اکنون به کار افتاده است. بدون شک فعالان ‏جنبش زنان، روزنامه نگاران، وکلا، جامعه شناسان و پژوهشگران اجتماعي از اين پس بيش از هر زماني توجه خود را به ‏تاثيرات چنين تصميماتي بر خانواده هاي ايراني، از سوي مروجان آن که با داشتن انواع رسانه ها و تريبونها، جنبه هاي ‏مختلف ترويج و تبليغ نيز به خود مي گيرند، معطوف مي دارند. ‏
حالا زنان ايراني بايد مثل برخي از خواهران جنوبي خود، مراقب باشند که شلوار شوهرانشان "دوتا " نشود، يا نشان دهند ‏که دست آنها تنها براي داشتن "يک" زن زير يک سقف، به دهانشان مي رسد!؟

No comments: