ايران، آمريکا و جهان پس از جنگ سرد
تحليل ديلي ستار از بحران هسته اي - دوشنبه 21 مرداد 1387 [2008.08.11]
رامي خوري
تلاش هاي ديپلماتيک بين المللي به رهبري آمريکا و اروپا در خصوص مسأله هسته اي ايران جالب ترين و مهم ترين حرکت سياسي دنياي امروز است. از آنجا که برخي مسائل حساس به موضوع هسته اي ايران گره خورده اند، آنچه که دربارۀ ايران اتفاق مي افتد، تعيين کنندۀ روابط قدرت در سال هاي آتي در آنسوي خاورميانه خواهد بود. اين مسائل دربرگيرندۀ انرژي جهان، اعتبار و تأثير شوراي امنيت سازمان ملل، محدوديت هاي تحريم هاي سياسي و اقتصادي، توانايي قدرت هاي منطقه در ناديده گرفتن قدرت هاي بزرگ جهاني، تعامل منافع جهاني و منافع اسرائيل و غرب، انسجام اروپاي سياسي و روح و نص صريح قوانين بين المللي، معاهدات و کنوانسيون هاست.
از ژست سياسي داخلي در ايران، آمريکا، اسرائيل و اروپا که بگذريم، سه موضوع اصلي مسأله برانگيز است: حق ايران براي توليد فناوري هسته اي در جهت مقاصد صلح آميز؛ نگراني هاي اسرائيل در خصوص تهديد بالفعل بمب اتمي ايران، تهديدي که اسرائيل هرگز اجازه نخواهد داد اتفاق بيفتد؛ و نگراني هاي غرب دربارۀ قدرت نظامي و قابليت هاي هسته اي ايران و همچنين نفوذ سياسي و افراطي اين کشور در سراسر خاورميانه.
با توجه به گفتگوهايي که با مقامات اسبق و کنوني آمريکا دربارۀ موضوع هسته اي ايران داشتم، تصور من اين است که در حال حاضر زمان عامل اصلي است. بيش از يک سال است که واشنگتن تصميم گرفته تلاش کند مسائل مورد مناقشه با ايران را به طور ديپلماتيک حل کند، اما در عين حال از تهديد حملۀ نظامي به ايران صرفنظر نکرده است.
فرستادن مرد شمارۀ 3 وزارت خارجۀ آمريکا به مذاکرات گروه 1+5 با ايران که ماه گذشته در ژنو برگزار شد، نشانۀ محکمي است دال بر اينکه آمريکا راه حل صلح آميز سياسي را ترجيح مي دهد. اين يکي از چيزهايي است که ايرانيان به شدت آرزوي آن را داشتند – نشستن پشت ميز مذاکره با آمريکا در شرايط يکسان. اما اين اقدام بدون در نظر گرفتن فرصت بيشتر براي گفتگو و يا حتي نوشيدن يک فنجان چاي با تأکيد ائتلاف 1+5 بر تعليق روند غني سازي ايران در سطوح فعلي و يا افزايش تحريم ها اساسا ً خنثي گرديد. ايران خواستار مذاکرات بيشتر شد، اما گروه 1+5 ظرف چند روز تصميم گرفت که اين پيشنهاد ايران قابل قبول نيست و طرح هاي خود را براي اعمال تحريم هاي تازه بر ايران اعلام کرد.
اما موضوع جالب توجه که در واشنگتن بسيار روشن است، اين است که آمريکا طرح هايي را در پيش گرفته که نشان مي دهند اين کشور مايل به ادامۀ مذاکره با ايران است. در حال حاضر بنظر مي رسد احتمال اينکه آمريکا در تهران دفتر حفاظت از منافع باز کند، بالاست. بنظر مي رسد آمريکا دريافته که تحريم ها و تهديدها تغيير سياست هاي تهران را که هدف واشنگتن است، بدنبال نخواهند داشت. اما ديپلماسي قوي، مستمر و چندجانبه مي تواند به ايران امکان دهد بدون ساخت بمب اتم انرژي هسته اي توليد کند، به ويژه اگر اين ديپلماسي با بهبود روابط دو جانبۀ ايران و آمريکا همراه گردد.
نگراني اصلي واشنگتن اين است که اسرائيل دچار ترس و واهمه شود و در ماههاي آتي خود به تنهايي به ايران حمله کند و بدين ترتيب، منطقه و يا شايد جريان ارسال انرژي به جهان را در ورطه اي هولناک فرو ببرد. در همين حال شول مفاز معاون نخست وزير اسرائيل هفتۀ گذشته در واشنگتن خاطر نشان کرد، اين احتمال وجود دارد که روزي ايران از سلاح هاي اتمي خود نه فقط بر ضد اسرائيل، بلکه عليه آمريکا و اروپا نيز استفاده کند. اين نوع هراس افکني اسرائيل، در واشنگتن رايج و معمولا ً مؤثر است. اما درک آمريکا و اسرائيل از تهديد ايران دقيقا ً يکسان نيست و يک موضوع نادر است. بايد در ماههاي آينده شاهد باشيم که آيا ديدگاه آمريکا يا ديدگاه اسرائيل تعيين کنندۀ سياست واشنگتن است.
اين رقص سياسي ماهها ادامه خواهد داشت، چرا که ايران تا زمان برکناري دولت بوش از قدرت در ماه ژانويه هيچ اقدام مفيدي انجام نخواهد داد. با اين وجود، آمريکا نمي خواهد مذاکرات و يا تبادل پيشنهادات متوقف گردد. بنابراين، رويکرد دولت بوش در سال جاري راه حلي بدست نخواهد داد، اما در عوض گزينه هاي سياسي دولت بعدي آمريکا را گسترش خواهد داد. به گمانم ايران به اين موضوع پي برده است و در ماههاي آتي به قدر کافي دست بعمل خواهد زد. نتيجۀ اين امر ايجاد يک رابطۀ جديد قدرت ميان ايران، آمريکا، اسرائيل و اروپا خواهد بود و احتمالا ً جهان پس از جنگ سرد در آستانۀ بازنشستگي است.
منبع: ديلي استار، 9 اوت
تحليل ديلي ستار از بحران هسته اي - دوشنبه 21 مرداد 1387 [2008.08.11]
رامي خوري
تلاش هاي ديپلماتيک بين المللي به رهبري آمريکا و اروپا در خصوص مسأله هسته اي ايران جالب ترين و مهم ترين حرکت سياسي دنياي امروز است. از آنجا که برخي مسائل حساس به موضوع هسته اي ايران گره خورده اند، آنچه که دربارۀ ايران اتفاق مي افتد، تعيين کنندۀ روابط قدرت در سال هاي آتي در آنسوي خاورميانه خواهد بود. اين مسائل دربرگيرندۀ انرژي جهان، اعتبار و تأثير شوراي امنيت سازمان ملل، محدوديت هاي تحريم هاي سياسي و اقتصادي، توانايي قدرت هاي منطقه در ناديده گرفتن قدرت هاي بزرگ جهاني، تعامل منافع جهاني و منافع اسرائيل و غرب، انسجام اروپاي سياسي و روح و نص صريح قوانين بين المللي، معاهدات و کنوانسيون هاست.
از ژست سياسي داخلي در ايران، آمريکا، اسرائيل و اروپا که بگذريم، سه موضوع اصلي مسأله برانگيز است: حق ايران براي توليد فناوري هسته اي در جهت مقاصد صلح آميز؛ نگراني هاي اسرائيل در خصوص تهديد بالفعل بمب اتمي ايران، تهديدي که اسرائيل هرگز اجازه نخواهد داد اتفاق بيفتد؛ و نگراني هاي غرب دربارۀ قدرت نظامي و قابليت هاي هسته اي ايران و همچنين نفوذ سياسي و افراطي اين کشور در سراسر خاورميانه.
با توجه به گفتگوهايي که با مقامات اسبق و کنوني آمريکا دربارۀ موضوع هسته اي ايران داشتم، تصور من اين است که در حال حاضر زمان عامل اصلي است. بيش از يک سال است که واشنگتن تصميم گرفته تلاش کند مسائل مورد مناقشه با ايران را به طور ديپلماتيک حل کند، اما در عين حال از تهديد حملۀ نظامي به ايران صرفنظر نکرده است.
فرستادن مرد شمارۀ 3 وزارت خارجۀ آمريکا به مذاکرات گروه 1+5 با ايران که ماه گذشته در ژنو برگزار شد، نشانۀ محکمي است دال بر اينکه آمريکا راه حل صلح آميز سياسي را ترجيح مي دهد. اين يکي از چيزهايي است که ايرانيان به شدت آرزوي آن را داشتند – نشستن پشت ميز مذاکره با آمريکا در شرايط يکسان. اما اين اقدام بدون در نظر گرفتن فرصت بيشتر براي گفتگو و يا حتي نوشيدن يک فنجان چاي با تأکيد ائتلاف 1+5 بر تعليق روند غني سازي ايران در سطوح فعلي و يا افزايش تحريم ها اساسا ً خنثي گرديد. ايران خواستار مذاکرات بيشتر شد، اما گروه 1+5 ظرف چند روز تصميم گرفت که اين پيشنهاد ايران قابل قبول نيست و طرح هاي خود را براي اعمال تحريم هاي تازه بر ايران اعلام کرد.
اما موضوع جالب توجه که در واشنگتن بسيار روشن است، اين است که آمريکا طرح هايي را در پيش گرفته که نشان مي دهند اين کشور مايل به ادامۀ مذاکره با ايران است. در حال حاضر بنظر مي رسد احتمال اينکه آمريکا در تهران دفتر حفاظت از منافع باز کند، بالاست. بنظر مي رسد آمريکا دريافته که تحريم ها و تهديدها تغيير سياست هاي تهران را که هدف واشنگتن است، بدنبال نخواهند داشت. اما ديپلماسي قوي، مستمر و چندجانبه مي تواند به ايران امکان دهد بدون ساخت بمب اتم انرژي هسته اي توليد کند، به ويژه اگر اين ديپلماسي با بهبود روابط دو جانبۀ ايران و آمريکا همراه گردد.
نگراني اصلي واشنگتن اين است که اسرائيل دچار ترس و واهمه شود و در ماههاي آتي خود به تنهايي به ايران حمله کند و بدين ترتيب، منطقه و يا شايد جريان ارسال انرژي به جهان را در ورطه اي هولناک فرو ببرد. در همين حال شول مفاز معاون نخست وزير اسرائيل هفتۀ گذشته در واشنگتن خاطر نشان کرد، اين احتمال وجود دارد که روزي ايران از سلاح هاي اتمي خود نه فقط بر ضد اسرائيل، بلکه عليه آمريکا و اروپا نيز استفاده کند. اين نوع هراس افکني اسرائيل، در واشنگتن رايج و معمولا ً مؤثر است. اما درک آمريکا و اسرائيل از تهديد ايران دقيقا ً يکسان نيست و يک موضوع نادر است. بايد در ماههاي آينده شاهد باشيم که آيا ديدگاه آمريکا يا ديدگاه اسرائيل تعيين کنندۀ سياست واشنگتن است.
اين رقص سياسي ماهها ادامه خواهد داشت، چرا که ايران تا زمان برکناري دولت بوش از قدرت در ماه ژانويه هيچ اقدام مفيدي انجام نخواهد داد. با اين وجود، آمريکا نمي خواهد مذاکرات و يا تبادل پيشنهادات متوقف گردد. بنابراين، رويکرد دولت بوش در سال جاري راه حلي بدست نخواهد داد، اما در عوض گزينه هاي سياسي دولت بعدي آمريکا را گسترش خواهد داد. به گمانم ايران به اين موضوع پي برده است و در ماههاي آتي به قدر کافي دست بعمل خواهد زد. نتيجۀ اين امر ايجاد يک رابطۀ جديد قدرت ميان ايران، آمريکا، اسرائيل و اروپا خواهد بود و احتمالا ً جهان پس از جنگ سرد در آستانۀ بازنشستگي است.
منبع: ديلي استار، 9 اوت
No comments:
Post a Comment