Wednesday, August 23, 2006

روايت لوموند از:
پيچيدگي رويکرد امريکا نسبت به ايران
کورين لنه
۲ شهریور ۱۳۸۵
roozonline
کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه امريکا، نامه محمود احمدي نژاد را که در تاريخ هشتم ماه مي ارسال شده بود، رد کرد و درحالي که نامه هنوز به دريافت کننده آن [جرج بوش] نيز نرسيده بود.
اين بار وزير امور خارجه امريکا از ايراد هرگونه تفسير يا نظري خودداري مي کند. اکنون کاخ سفيد در عکس العمل هاي خود رويکرد متفاوتي را اتخاذ کرده و منتظر نتيجه نهايي تحليل کارشناسان است. ولي بحران لبنان که در ماه ژوئيه آغاز شد، مسايل را کمي پيچيده کرده است.
شيمون پرز، نخست وزير اسراييل، در سفر خود به ايالات متحده به هدف جمع آوري کمک هاي بشردوستانه براي قربانيان اسراييلي به بحث پيرامون اين تقارن پرداخت: "خاوير سولانا، مذاکره کننده اتحاديه اروپا، در روز 11 ژوئيه در انتظار دريافت پاسخ دولت تهران درخصوص برنامه اتمي بود. وي نسبت به پاسخ منفي تهران بي تفاوت ظاهر شد و در تاريخ 12 ژوئيه حزب الله حملات خود را آغاز کرد."
اين عقيده که بين برنامه هسته اي ايران و درگيري ناگهاني ماه ژوئيه در لبنان ارتباطاتي وجود دارد، در واشنگتن بسيار مورد قبول است. برخي از کارشناسان در اين مورد اظهار نگراني مي کنند. کنت پولاک، يکي از عوامل سابق سازمان سيا و يکي از محققين فعلي مرکز تحقيقاتي بروکينگز مي گويد: "اکنون مسايل بسيار پيچيده شده اند و اعتقاد بر اين است که حکومت جمهوري اسلامي عامل شماره يک در ايجاد ناثباتي در منطقه است و تلاش مي کند تا فاصله بين شيعه و سني را افزايش دهد. ايران قصد دارد تلاش هاي امريکا در عراق را پست جلوه دهد..."
وي مي افزايد: "اين برداشت اشتباه وجود دارد که ايران در حال پيشروي است و بايد هرطور شده آن را متوقف کرد و همچنين بايد به خاطر خاورنزديک وارد يک مقابله بزرگ شويم. اين ديدگاه بي نهايت خطرناک است."
هفته گذشته [بين 14 تا 19 اوت]، رييس جمهور بوش تعدادي از محققين را براي صرف ناهار دعوت کرده بود. به نقل از نيويورک تايمز، او از ناسپاسي شيعيان عراق که به حمايت از حزب الله لبنان در بغداد به تظاهرات پرداخته بودند، اظهار تأسف کرد. او در اظهارات خود مدام به وقوع يک "خطر بزرگ" اشاره مي کند و تأکيد دارد که پس از جنگ لبنان، اکنون بايد هرطور شده امکان دستيابي ايران به سلاح اتمي را ازبين برد. او براي اعمال مجازات و تحريم، حال از هرگونه که باشد، روي شوراي امنيت حساب کرده است.
آيا کشورهاي بزرگ در اين رابطه به اجماع خواهند رسيد؟ کارشناسان معتقدند که جنگ لبنان موجب شد تا چنين اتفاق نظري سست شود. آقاي پولاک در اين خصوص مي گويد: "دولت امريکا موفق شده بود تا متحدان خود را به وجود خلوص نيت در سياست هاي خود متقاعد کند، ولي حمايت بي چون و چرا از اسراييل مجدداً ديپلماسي گاوچراني امريکا را به همگان ثابت کرد."
به گفته ري تاکيه [Ray Takeyh]، يکي از اعضاي مجمع روابط خارجي، اکنون قدرت مانور براي ايالات متحده کاهش يافته. او اضافه مي کند: "با توجه به همسايگي عراق، هيچ ديواري وجود ندارد تا بتوان به وسيله آن جلوي ايران را گرفت. درحال حاضر نمي دانيم آيا ايران هنوز درخصوص برعهده گرفتن مسؤوليت هاي منطقه اي مستقيم يا دريافت ضمانت هاي امنيتي علاقه مند هست يا خير. آيا هنوز کسي پيدا مي شود که تهديدهاي امريکا را جدي بگيرد؟"
در ماه مي، خانم رايس بحث مذاکرات مستقيم بين تهران و واشنگتن را مطرح کرد. جيم ولش، از برنامه تحقيقات و استراتژيک در مرکز فنآوري ماساچوست مي گويد: "در بخش هاي مديريتي هر دو کشور اختلافاتي درخصوص مذاکرات مستقيم وجود دارد. کاندوليزا رايس با مطرح کردن اين مسأله مورد مخالفت هاي شديدي قرار گفت."
بيل کريستول، يک نوکان و سردبير مجله ويکلي استاندارد از اين پس کاندوليزا رايس را در زمره افرادي قرار مي دهد که مصالحه و سازش را ستايش مي کنند. در نظر او [کريستول]، استراتژي به کار گرفته شده توسط وزارت امور خارجه، به گام آزمايشي خود نزديک مي شود.
او مي افزايد: "اروپايي ها مجدداً وارد مذاکراتي خواهند شد که انتهاي آن مشخص نيست. به واقع اکنون رييس جمهور بوش بايد تصميمات بسيار مشکلي اتخاذ کند."
منبع: لوموند، 24 اوت 2006
مترجم: علي جواهرفروش

No comments: